مسئولیت پایه هایى دارد که بر آن استوار مى شود:
1- خداوند حکیم نعمتها را بى جهت نمى دهد و بى جهت نمى گیرد و این داده ها را ملاک برترى نمى شمارد. پس ناچار داده هاى او بازدهى مى خواهند و در این بازدهى و در این بازگرداندن و در این کوشش هاست که برترى ها تحقق مى یابند.
2- در وجود ما نعمت ها و سرمایه هایى هست که باید بارور شوند و بهره بیاورند و راه بلند ما را سرشار کنند. در فاصله تولد و مرگ، ما این سرمایه ها را از دست مى دهیم. مگر آن که اینها را به ثبت برسانیم و در جاى خویش مصرف کنیم. این سرمایه ها اگر در راه هواها و حرفها و جلوه ها مصرف شوند سودى نمى آورند؛ زیرا هواهاى دل و حرف هاى خلق و جلوه هاى دنیا باتلاقهایى هستند که سرمایه ها را در خود فرو مى کشند و مى بلعند و هرگز سودى بر آن نمى افزایند.
3- باید سرمایه ها را به جریان انداخت و گرنه احتکار است و باید در راه حق و در راه درست به کار انداخت و گرنه اسراف است و زیان.
هرکس که داراست؛ داراى نعمتى، ثروتى، قدرتى، همتى، فکرى و اندیشه اى، داراى قلمى، قدمى، درمى ... هر کس که داراست مسئول است که آنچه که داشته کجا خرج کرده و براى چه مصرف کرده و به سوى که بازگردانیده.
عین.صاد- مسئولیت و سازندگی