کلاس چهارم یادتونه؟ - سرباز تنها
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلاس چهارم یادتونه؟

کلاس چهارم یادتونه؟

تو کتاب درسیمون یه پسر هلندی بود که انگشتش رو گذاشته بود تو سوراخ تا سد خراب نشه...!!!

قهرمانی که با خاطرش بزرگ شدیم.

تازه توکتاب عکسی از پطروس هم نبود و ما هیچ وقت تصویرش رو ندیدیم.

هر کدوممون یه جوری تصورش کردیم.

که خسته بود...

رنگ پریده بود...

انگشتش کرخت شده بود...

یه کمی پایین تر کلمات و ترکیب های تازه بود، کرخت یعنی: سست، بی حس

گذشت...

گذشت و دیدیم اصلا اسمش پطروس نبود، هانس بود.

هانس یه شخصیت تخیلی بود.

یه نویسنده امریکایی به اسم مری میپ داچ نوشته بود.

مری میپ خودش هم هیچ وقت به هلند سفر نکرده بود.

بعد ها هلندی ها از این قهرمان خیالی که خودشون هم اونو نمیشناختن یه مجسمه ساخته بودن.

خود هلندی ها خبر نداشتن که ما نسل در نسل با خاطره پطروس بزرگ شدیم.

خبر نداشتن که ما ناراحت میشیم اگه بفهمیم پطروسی در کار نبوده، تخیلی بوده، اسمش هم تازه این نبوده.

اما سرزمین من پراز قهرمان بود...

قهرمانایی که هم اسمشون واقعا بود هم داستاناشون...

میخوای اسم چند تاشونو بگم؟

میدونین چه کار کردن که قهرمان شدن؟

حسین فهمیده،  13 سالش بود رفت زیر تانک...

حاج محمد ابراهیم همت، سرش رو خمپاره برد...

سه تا داداش بودن به اسمای علی، مهدی، حمید باکری، هیچ کدوم جنازه هاشون برنگشت...

مهدی و مجید زین الدین، دو تا داداش بودن که تو یه زمان با هم شهید شدن...

حسن باقری، کسی بود که صدام برا سرش جایزه تعیین کرده بود...

شاهرخ ضرغام، که گنده لات تهران بود و رفت جبهه و دیگه برنگشت...

مصطفی چمران، که دکتری فیزیک پلاسما از دانشگاه برکلی امریکا داشت، اومد لباس خاکی پوشید و تو جبهه دهلاویه شهید شد...

انقدر قهرمان داریم که نمیدونم از کدومشون بگم...

کاش تو بچگیمون به جای گنجوندن داستانای تخیلی، این قهرمان ها رو بهمون معرفی میکردن...

مگه خودمون قهرمان واقعی کم داشتیم؟؟؟!!!




تاریخ : شنبه 93/12/2 | 1:59 عصر | نویسنده : سرباز تنها | نظر

  • paper | بک لینک | فروش لینک